منظور از قوانین هستی و نگاه سیستمی به جهان و وجود چیست؟

قوانین بر تمام هستی حکم فرما هستند و در اجرای شان، هیچ استثنایی برای هیچ کسی، در هیچ کجا یافت نخواهد شد! قوانین همواره با هر اتفاقی ثابت می کنند که همیشه جواب می دهند و عامل رقم خوردن یک پدیده خاص بر اساس یک چارچوب و روال مشخص هستند. بر پایه همین قوانین دقیق هستی هر لحظه در حال چرخش و گسترش است. در همین زمینه پیمان ها و قرارداد هایی هم هستند که ما انسان ها برای آسایش بیشتر و نظم در زندگی خود و جامعه وضع می کنیم این ها توافق هستند نه قانون!
توافق ها همیشه قابل تغییر هستند و انسان می تواند با ابزارهای مختلف آن ها را کنترل و مدیریت کنند اما برای قوانین قضیه دقیقاً برعکس است. به این معنا که این قوانین هستند که هستی و ما را کنترل می کنند. تمام تلاش ما باید در این جهت باشد که آن ها را بشناسیم و در راستای آن ها حرکت کنیم تا با هستی هماهنگ و همراه شویم و به نتیجه دلخواه برسیم. دو گفته معروف و مهم انیشتین به عنوان پیشگام علم نوینی که در ادامه به آن اشاره می کنم به خوبی به این موضوع شاره می کند که:
- خداوند برای اداره هستی تاس نمی ریزد
- من می خواهم افکار خدا را بدانم بقیه اش جزئیات است.
قوانین به این شکل عمل می کنند که به محض نقض هرکدام، بدون شک نتایج ناگوار و نا مطلوب به صورت خودکار پدیدار می شوند. انسانها اغلب مقصر و سبب اتفاقات بد و ناگوار زندگی خود و یا مشکلات جامعه ای که در آن زندگی می کنند را دیگران یا خدا می دانند اما در حقیقت علت اصلی این موضوع ناآگاهی و عدم شناخت ما از قوانین دقیق و بشدت بی نقص حاکم بر هستی است. این جهان برای خودش قوانین ثابت شده علمی بزرگ و بسیار مستحکمی دارد و دلیل خلاف قوانین عمل کردنِ ما عدم آگاهی ما از آن ها است. این موضوع بسیاری از ما را به زندگی بشدت دردناک و رقت انگیزی سوق می دهد یا داده است که هیچ ربطی به هیچ فرد دیگری ندارد. ما باید تنها آن را ناشی از عکس العمل این سیستم بی نهایت پیچیده و دقیق در قبال ناآگاهی خود بدانیم.
باید هستی را یک سیستم بدانید که هرگز اشتباه نمی کند
شاید تعجب کنید اما من همیشه به شیوه ای خاص در یک نقطه با خداناباوران هم عقیده بوده ام که خدا در مورد خوشبختی هایمان و نگون بختی که می کشیم هیچ کاره است؛ به این معنا که من معتقدم او فردی غمگین و دلخور و عصبانی نیست که ناراحت شود و بخواهد تلافی ناراحتی اش را پرخاشگرانه بر سر ما خالی کند. او سیستمی دقیق طراحی کرده و آفریده است که موافق یا مخالف قوانین حرکت کردن با این سیستم باعث می شود خودِ سیستم پاسخ مناسب با حرکت ما را به ما بدهد. این سیستم اصلاً و به هیچ وجه برایش فرقی نمی کند شما چه دین یا مذهبی داشته باشید خدا را قبول دارید یا اصلاً قبول نداشته باشید، قوانین برای همه یکسان عمل می کند. هدف نهایی این است که متوجه شوید چه بخواهید چه نخواهید، سیستمی هوشمند تحت عنوان «قوانین قطعی یا آگاهی ذرات» در تک تک ذرات هستی در جریان است و همراهی با این سیستم ما را کامیاب و بی اعتنایی به آن حوادث بشدت ناگواری را برای ما رقم خواهد زد. مسئول ماییم اگر در بازی زندگی گل می خوریم یا اخراج می شویم مربوط به خشم خدای ساختگی ذهن ما نیست بلکه ندانستن و یا بی اعتنایی به قوانین توسط خودمان است که باعث این موضوع می گردد.
بهترین برداشت از هستی این است که ما آن را سیستمی بدانیم که با دقتی بی نهایت بر اساس رفتار و کُنش ما از خود واکنش و بازخورد نشان می دهد و برخلاف توافق های بین ما انسان ها که متزلزل و قابل کنترل هستند قوانین از فرایند جبری دقیقی برخوردارند و جهان ما همواره به وسیله آن ها اداره می شود.
نگاه بالا به شما کمک می کند جهان اطرافتان را از این به بعد بهتر درک کنید و هضم تجربه ای عالی از رخدادهایی که رقم خورده و در آینده رقم خواهد خورد داشته باشید. در نگاه سیستماتیک و روشمند به کل هستی است که می فهمیم هستی التماس و گریه و ناله و فریاد را برای بهبود شرایط نمی فهمد و مبتنی بر ابتدا آگاهی از قوانینش و سپس رعایت این قوانین عمل می کند. (فارغ از نگاه تقدسی به کتابهای بزرگی چون قرآن و یا مثنوی مولوی و دیوان حافظ در بین چندهزار منبع معتبری که مطالعه کرده ام بهترین روشن کننده “نگاه سیستماتیک به هستی و فهرستی کامل از قوانین خلق و آفرینش را این سه کتاب دیدم).
دیدگاهتان را بنویسید